کد خبر: 1209
تاریخ انتشار: تیر 13, 1401

حقوق بشر آمریکایی؛ از شعارهای رسانه ای تا واقعیات اجتماعی

حقوق بشر آمریکایی؛ از شعارهای رسانه ای تا واقعیات اجتماعی

به گزارش جاهد نیوز، هادی کیکاوسی دبیر ائتلاف جاهد و مجمع مستقل اصولگرایی استان سیستان و بلوچستان طی یادداشتی اظهار داشت: ششم تا دوازدهم تیرماه هر سال بواسطه بروز برخی رخدادهای تحریمی، توحش زا و تروریستی در تقویم کشور با نام هفته بازخوانی و افشای ماهیت حقوق‌بشر آمریکایی، نام‌گذاری و تسمیه گردیده است. هرچند تاریخ سرتاسر استعمار و سلطه‌طلبی مبتنی بر استثمار ملت‌های آزادی‌خواه و حق‌طلب، قابلیت محدودیت و ترجمان این دد منشی را در یک هفته ی محدود طی سال را ندارد، لیکن بواسطه ی برخی اقدامات استکباری و مبتنی بر نفاق و جهالت در این بازه زمانی و بصورت نمادین، ضرورت توجه و تمرکز مضاعف بر عملکرد آمریکا در حوزه حقوق‌بشر مضاعف می‌گردد.
ترور مقام‌معظم رهبری در مسجد ابوذر، بمب‌گذاری و انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی و به شهادت رساندن شهید مظلوم دکتر بهشتی و ۷۲ تن از نیروهای انقلاب، جنایت جنگی و استفاده از سلاح‌های ممنوعه میکروبی و شیمیایی در سردشت، شهادت آیت‌الله صدوقی شهید محراب و شلیک به هواپیمای مسافربری ایران با بیش‌از ۲۹۰ مسافر، همگی در این بازه ی زمانی رخ داده‌است و طنز تلخ روزگار اینجاست، که بزرگ‌ترین حامی گروهک تروریستی منافقین با سابقه به شهادت رساندن بیش‌از ۱۷ هزار نفر از شهروندان عزیز کشورمان، اینک بزرگ‌ترین مدعی مبارزه با تروریسم، یعنی امریکاست.
هنوز دو دهه از جمله معروف رییس‌جمهور اسبق آمریکا نگذشته که عنوان می‌کرد «در مقابله با کشورهای مخاطب جنگ‌های تمامیت‌خواهانه آمریکا، اگر کسی در ائتلاف آمریکا نیست، بی‌گمان علیه آمریکاست». در واقع شاید کلید واژه ی اساسی و واقعیت بنیادین و برهنه حقوق‌بشر آمریکایی همین مرزبندی‌های تحمیلی و اجماع سازی‌های آمرانه است.
بدون تردید تاریخ آمریکا از صدر استقلال در قرن هجدهم تا مقطع حاضر همواره مشحون از جنگ، کشورگشایی، ظلم به اقلیت‌های نژادی و ترور دگراندیشان فکری بوده و ماشین ترور و سرکوب این رژیم توتالیتر، همواره با بهره‌گیری از سلطه ی رسانه‌ای و قلب واقعیت، پنهان و یا به نوعی بزک گردیده‌است. اما رسالت کشورهای مستقل و جنبش‌های اصیل برگرفته از حمایت‌های مردمی در این راستا چیست؟ چگونه می‌توان مظلومیت مردم کشورهای مسلمان و تمامی آزادی‌خواهان جای‌جای جهان را فریاد کشید و شق دیگری از حقوق‌بشر که همان حقوق بشر راستین،اصیل یا به نوعی حقوق‌بشر به‌معنای واقعی کلمه و غیر امپریالیستی می‌باشد، تبیین کرد و تشریح نمود.
با تورقی سطحی در تاریخ معاصر ایالات‌متحده آمریکا درمی‌یابیم که ظلم و سلطه طلبی این کشور صرفا به سایر ملل و جوامع انسانی محدود نمی‌شود و وقایعی همچون ترور مارتین لوترکینگ، ظلم مضاعف به مهاجرین لاتین‌تبار و جداسازی فرزندان از مادران ایشان، ساختن محبوس گاه هایی مخوف همچون گوانتانامو، تحریف انتخابات و آرای مردمی در سال ۲۰۰۰ میلادی، تسخیر کنگره در پایان دوران ترامپیسم و سرکوب جنبش هایی همچون جنبش یک درصدی‌های وال‌استریت و جان سیاهان مهم است، همگی در چارچوب تمامیت ارضی این کشور بروز و ظهور یافته، گزاره ای که بیانگر این حقیقت تلخ می باشد که کارنامه این کشور نه‌تنها در خارج از چارچوب قلمرو سیاسی آن، بلکه در قبال شهروندان خویش نیز در حوزه حقوق‌بشر سرتاسر سیاهی و سرکوب است.
درحقیقت ایالات‌متحده‌ی آمریکا با تئوریزه نمودن تبعیض اجتماعی، قانون‌مند نمودن انحصار و انسداد اقتصادی و با اتکا به سلطه ی رسانه‌ای و اشاعه و تبلیغ گفتمان «رؤیای آمریکایی» این واقعیت تلخ را کتمان می‌سازد. فرایندی که بدون شک رسالت نخبگان فکری، فرهنگی یا رسانه‌ای مستقل را ذیل گفتمان «جهاد تبیین»، به‌منظور تنویر واقعیات موجود آمریکا و تشریح حقوق‌بشر اسلامی در کشور مضاعف می‌سازد.
با نگاهی به اسناد بالادستی کشور عزیزمان، درمی‌یابیم که اهتمام به پاسخ‌گویی به نیازهای انسانی فارغ از نژاد، جنسیت یا باورهای دینی به‌عنوان یک تکلیف بر تمامی زمامداران سیاسی و قوای سه‌گانه امر گردیده و اساساً فصل سوم قانون اساسی کشور به‌عنوان مهم‌ترین سند راهبردی در اصول ۱۹ تا ۴۲ ذیل فصل «حقوق شهروندی یا حقوق ملت»، به این رسالت ها می‌پردازد. حق بهداشت و سلامت همگانی، مسکن، رفاه و تامین اجتماعی، آموزش و تحصیل، برگزاری اعتراضات و تجمعات، برپا داشتن مناسک مذهبی و اشتغال توام با کرامت بخشی از این حقوق‌بشر اسلامی مندرج در قانون اساسی کشور عزیزمان است.
هر چند پرواضح است که واقعیات موجود در مقطع حاضر با الگوهای ایده‌آل قانون‌گذاران و معماران فکری انقلاب اسلامی کماکان دارای شکاف است و اساساً یکی از ضرورت‌های اصلی تشریح راهبردهای هفت‌گانه تعالی فردی و توسعه ی اجتماعی کشور ذیل گفتمان«خودسازی، جامعه‌پردازی و تمدن‌سازی» مطمح نظر مقام‌معظم رهبری در بیانیه‌ی گام دوم انقلاب نیز ارائه نقشه راه به مسئولین و متولیان امر در راستای کاهش همین ناکامی ها است،لیکن دور از انصاف است که تحولات بنیادین تحقق یافته در چهاردهه ی اخیر را یکسره نادیده بگیریم و صرفاً با نگاهی مغرضانه، به تخریب دستاوردهای عینی و محسوس نظام مقدس جمهوری اسلامی در تحقق حقوق شهروندی و بشر بپردازیم. توسعه آموزش رسمی، دسترسی محکومین مراکز تأمینی و تربیتی به خدمات بهداشتی، حقوقی و شغلی، حضور بانوان در مناصب مهم اداری، توسعه ی آموزش همگانی در جوامع دارای بافت غالب اقلیت‌های مذهبی، تکریم و میهمان‌نوازی بی‌نظیر از بیش‌از ۳ میلیون نفر از مهاجرین کشورهای مجاور، حق‌طلبی و صیانت از استقلال و تمامیت ارضی کشورهای مظلوم منطقه و توسعه عدالت برخورداری در ارائه مزیت‌های اقتصادی، اجتماعی و رفاهی تنها مشتی از خروار تحقق حقوق‌بشر اسلامی در ایران اسلامی است.
لیکن آنچه مایه ی حسرت و درد مضاعف مظلومیت گفتمان انقلاب اسلامی است، انفعال در تبیین دستاوردها و نوآوری در انعکاس ارائه ی خدمات مزبور در فضای رسانه‌ای می‌باشد. راهبردی که در صورت تحقق موثر، علاوه‌بر نهادینه‌سازی مقبولیت اجتماعی، به تعمیق مشروعیت نظام و هم‌گرایی آحاد جامعه با طرح‌های تحول‌آفرین و توسعه درونزای کشور می‌انجامد. لذا بر کلیه مسئولان، احزاب، نخبگان فکری و جریان سیاسی فرض است تا در مقطع حاضر با رصد اقدامات همسو با توانمندسازی گروه‌های انسانی در کشور و تبیین و بازنشر دستاوردهای تحقق یافته، این اقبال عمومی را گسترش بخشیده و ارتقا دهند. هرچند بدون‌شک علاوه‌بر اهتمام به ماهیت علمی انتقال عملکردهای محوری و اتکا به آمارهای مبتنی بر سیاست‌های بهبود سرفصل‌های حقوق‌بشر در ۴ دهه اخیر، ضرورت دارد تا به لطایف و الزامات رسانه‌ای و خصایص و ویژگی‌های هنری انتقال پیام نیز در این بستر توجه شده و بصورت توامان ضمن دلایل عدم تحقق برخی از اهداف مصرحه از طریق تشریح موانع موجود، از افتادن در دام مبالغه و تحریف واقعیات نیز اجتناب شود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *